ناکام در اقتباس | نقد نمایش آخرین انار دنیا
نمایش آخرین انار دنیا به کارگردانی ابراهیم پشتکوهی آخرین اثر گروه تی تووک بندرعباس است که اخیرا در جشنواره بین المللی تئاتر فجر اجرا شده است.
مهدی یاورمنش (عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران)
(امتیاز منتقد به نمایش *)
دنیاهای داستان و درام از یکدیگر بسیار دور هستند. برای همین سفر از هریک به دیگری، کاری سخت و زمانبر است. در این میان، اقتباس سینمایی از یک رمان، با وجود تفاوتهای رسانهای و شکلی، سادهتر از برگردان همان متن به درامی صحنهای است. فرآیند دراماتیک شدن یک داستان یا رمان، حرکت بر لبه تیغ است که کوچکترین لغزشی میتواند آن را ناکام سازد. با توجه به هر متن، هر اقتباس سفری تازه و بیسابقه در راهی با پیچ و خمهای ناشناخته است که حتی رانندههای با تجربه و کارآزموده هم ممکن است در آن به بیراهه بزنند.
"ابراهیم پشت کوهی"، بنیانگذار گروه تیتووک بندرعباس، از جمله نویسندگان و کارگردانان تئاتر ایران به شمار میآید که در چند سال گذشته دست به اقتباسهایی از آثار ادبی زده است. "کمدی الهی، جلد دوزخ" بر اساس "کمدی الهی" دانته، "فروش یک روح سرکش با فن تف یا بوتیقای خون" با نگاهی به داستانهای ریموند کارور، "مثل آب برای شکلات" برگرفته از رمانی به همین نام از لورا اسکوئیول، نویسنده مکزیکی، نمونههای نسبتا موفق اقتباس از آثار ادبی است که پشت کوهی در کارنامه خود دارد. اما این نویسنده و کارگردان در تازهترین نمایش اقتباسی خود با نام "آخرین انار دنیا"، موفق نبوده است.
"آخرین انار دنیا" که شامگاه شنبه دهم بهمن در بخش تازههای تئاتر ایرانِ جشنواره فجر و در دو نوبت در تالار مولوی روی صحنه رفت، برداشتی از رمانی به همین نام به نویسندگی بختیار علی، نویسنده کرد مقیم آلمان است که آثارش از مدتی پیش در ایران مورد استقبال قرار گرفته است.
رمان "آخرین انار دنیا" با دو ترجمه از آرش سنجابی و مریوان حلبچهای در ایران منتشر شده است. این رمان اگرچه با توجه به نزدیکیاش به رئالیسم جادویی، دغدغههای انسانی مطرح شده در آن و مضمون ضد جنگاش به سبک و سیاق دیگر کارهای گروه تیتووک نزدیک است، اما در اجرا نمیتواند چون دیگر نمایشهای اقتباسی پشت کوهی، رضایت دوستداران و مخاطبان این کارگردان را به دست آورد.
مشکل اصلی نمایش "آخرین انار دنیا" در اقتباس (و نه دراماتورژی) است. وگرنه شیوههای اجرایی و عناصر صحنهای شکل دهنده آن، نمره قابل قبولی میگیرند. پشت کوهی در این اقتباس، آنطور که شایسته است، فشرده سازی رمان را برای رسیدن به متنی دراماتیک انجام نداده است. او نتوانسته از برخی داستانهای فرعی و شخصیتهای کمتر مهم داستان چشم پوشی کند و برای همین مظروف انتخابیاش از ظرف اجرای صحنهای سرریز کرده است. دقیقا از همین نقطه سرریزی است که ارتباط "آخرین انار دنیا" با مخاطبش قطع میشود و 40 دقیقه پایانی نمایش نمیتواند چون بخش اول کار تماشاگر را به خود مشغول کند.
همچنین فشرده نشدن مناسب و درست متن داستانی، در درام صحنهای حفرهها و کاستیهایی را به وجود آورده است. در این میان، شخصیتپردازی بیشترین لطمه را خورده است. برای مثال اگر در رمان، شخصیتها فرصت مییابند تا پرورش و هویت یابند، در اجرای نمایشی، این مجال را پیدا نمیکنند. برای همین، دیالوگها شعاری میشوند و در سطح باقی میمانند.
از سوی دیگر، اگرچه نمایش به لحاظ ساختاری آن درام کلاسیک را ندارد و قرار نیست داستانش را خطی روایت کند، اما این انتظار هم نمیرود که تماشاگر را سردرگم کند و او را با ماجرایی مغشوش روبرو سازد. این مشکل هم به شیوه اشتباه اقتباس پشت کوهی از رمان "آخرین انار دنیا" برمی گردد.
اگر نویسنده و کارگردان "آخرین انار دنیا" در اقتباس ناکام است، اما در ادامه راه که رساندن متن نمایشی (نوشته ابراهیم پشت کوهی) به اجرا است، به طور نسبی خوب عمل میکند. دراماتورژی "ابراهیم پشت کوهی"، اجرایی کولاژ وار و متناسب با فضای جادویی رمان را شکل میدهد که در آن صحنه، لباس، میزانسن، نور و حرکات به تناسب با جهان اثر طراحی و اجرا شده و بازیها هم قابل قبول هستند. این بار هم پشت کوهی جهانی را خلق میکند که فارغ از جهان ما ظرافتهای خاص خود خود را دارد.
در تئاتری که پشت کوهی میپسندد، حرکت نقش عمدهای دارد. او به خوبی امکانات بدن بازیگر را به خدمت میگیرد و زبانی دراماتیک را میسازد. در "آخرین انار دنیا" هم این ویژگی به طور پررنگ خودنمایی میکند.
موسیقی و ترانه دیگر پای ثابت اجراهای گروه تیتووک است که در "آخرین انار دنیا" نیز نقشی بسزا دارد. موسیقی بخشی از ساختمان دراماتیک این نمایش است که خیلی از حسها، حرفها و فضا سازیها را نمایندگی و جلوهگر میسازد.
تئاتر ابراهیم پشت کوهی برای تماشاگران به دیدن و شنیدن صرف خلاصه نمیشود. او به دنبال آن است که همه حواس مخاطبان را درگیر کند تا منفعل نباشند. این حضور فعال مخاطب در کارهای قبلی این گروه وجود دارد و در این نمایش هم چند جایی، بازیگران با تماشاگران وارد ارتباط و تعامل میشوند.
جدا از ویژگیهای اجرایی، مضمونها و تمهای مشترکی هم بین کارهای گذشته گروه تی تووک و تازهترین نمایششان دیده میشوند. ماجراهای رمان "آخرین انار دنیا" در کردستان عراق اتفاق میافتد که مضمونی ضد جنگ وخشونت دارد. روزگاری تلخ که تنها عشق و دوستی میتواند ناجی انسانهای دردمند و زجر کشیده شود. این مضمون و حال و هوا در اجرا هم بازتاب یافته است که البته در کارهای گذشته گروه تیتووک نیز نمونههای زیادی از آن میتوان یافت.
"آخرین انار دنیا" اگرچه نمایشی قابل قبول و راضی کننده است، اما در مقایسه با کارنامه "ابراهیم پشت کوهی" و گروه تیتووک، نقطهای درخشان نیست. چه بسا با تغییر رویکرد در اقتباس از رمان و کاستن از داستانها و شخصیتهای فرعی و کاهش زمان اجرا، بتوان اجرایی شسته رفتهتر را روی صحنه آورد و نمایشی متوسط را به اثری تاثیرگذارتبدیل کرد.